جدول جو
جدول جو

معنی درد آلود - جستجوی لغت در جدول جو

درد آلود
غمناک، دردمند، دلگیر
تصویری از درد آلود
تصویر درد آلود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درد آلوده
تصویر درد آلوده
درد ناک دردمند. توام با درد. ته نشین (شراب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد آلود
تصویر گرد آلود
غبار آلود، بخاک آلوده، گرد و خاک گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردآلود
تصویر دردآلود
هر مایعی که آلوده به دردی باشد، آلوده به درد، شرابی که مخلوط با درد باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردآلود
تصویر دردآلود
((دَ))
دردآلوده، دردناک، دردمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دردآلود
تصویر دردآلود
دردناک، دردمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باد آلود
تصویر باد آلود
متورم ورم کرده باد کرده پف کرده: چشمهای باد آلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چرک آلود
تصویر چرک آلود
چرکین کثیف: (لباس چرک آلودی بتن داشت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرم آلود
تصویر شرم آلود
شرمگین شرمنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرض آلود
تصویر غرض آلود
آلوده به غرض، دشمنانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرک آلود
تصویر چرک آلود
آلوده به چرک، چرکین، پلید، کثیف، ریمناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرض آلود
تصویر غرض آلود
غرض آمیز، اخبار غرض آلود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد آلوده
تصویر گرد آلوده
آلوده بگرد و غبار گردناک گردزده غبارآلود اغبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرم آلود
تصویر شرم آلود
شرمنده، شرمگین
فرهنگ فارسی عمید
درختی است جزو تیره گل سرخیان جزو دسته بادامیها که دارای میوه شفت میباشد. آنچه را که بنام هسته میوه این درخت مینامیم عبارت از درون بر و دانه میباشد منشا این گیاه را از ارمنستان میدانند ولی به طور قطع اصل این درخت از آسیای غربی و مرکزی است درخت زرد آلو مرتفع نمیشود و شاخه هایش در اطراف گسترده میشود برگش بیضوی یا نسبتا گرد و بیشتر قلبی شکل و گلهایش سفید است اروق اروک مشمش، میوه درخت مذکور تا حدی درشت و آبدار و زرد رنگ یا زرد مایل به قرمز است قسمت ماکول میوه این گیاه بحد کافی دارای ذخیره قندیست و ضمنا بوی معطری نیز دارد. یا زردالوانک گونه ای از زردالو که میوه اش نامرغوب و دارای هسته ای تلخ و ریزتر از انواع دیگر است مشمش کلیبی زردالوی دانه تلخ. یا زردالو غوله (زردالو غوره) زردالوی نارس اخکوک. یا زردالوی پیش رس گونه ای از زردالو که دارای میوه ای ریزه و نامرغوب است و میوه اش زودتر میرسد. یا زردالوی شکر پاره گونه زردالو که میشوه اش بسیار شیرین و درشت و معطر و در خراسان فراوان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردآلود
تصویر گردآلود
آلوده به گرد و غبار، غبارآلود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دژ آلود
تصویر دژ آلود
خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، ژیان، خشمن، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب، برای مثال یکی ببر دژآلود است در جنگ / که دارد از مصاف شیر نر ننگ (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۱۷)
بدخو، تندخو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
دودآلوده، آلوده به دود، آمیخته به دود، تیره رنگ از دود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودآلود
تصویر دودآلود
Smoggy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ملوث بالدخان
دیکشنری فارسی به عربی
धुंआधार
دیکشنری فارسی به هندی