- درد آلود
- غمناک، دردمند، دلگیر
معنی درد آلود - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
درد ناک دردمند. توام با درد. ته نشین (شراب)
غبار آلود، بخاک آلوده، گرد و خاک گرفته
هر مایعی که آلوده به دردی باشد، آلوده به درد، شرابی که مخلوط با درد باشد
دردناک، دردمند
متورم ورم کرده باد کرده پف کرده: چشمهای باد آلو
چرکین کثیف: (لباس چرک آلودی بتن داشت)
شرمگین شرمنده
آلوده به غرض، دشمنانه
آلوده به چرک، چرکین، پلید، کثیف، ریمناک
غرض آمیز، اخبار غرض آلود
آلوده بگرد و غبار گردناک گردزده غبارآلود اغبر
شرمنده، شرمگین
درختی است جزو تیره گل سرخیان جزو دسته بادامیها که دارای میوه شفت میباشد. آنچه را که بنام هسته میوه این درخت مینامیم عبارت از درون بر و دانه میباشد منشا این گیاه را از ارمنستان میدانند ولی به طور قطع اصل این درخت از آسیای غربی و مرکزی است درخت زرد آلو مرتفع نمیشود و شاخه هایش در اطراف گسترده میشود برگش بیضوی یا نسبتا گرد و بیشتر قلبی شکل و گلهایش سفید است اروق اروک مشمش، میوه درخت مذکور تا حدی درشت و آبدار و زرد رنگ یا زرد مایل به قرمز است قسمت ماکول میوه این گیاه بحد کافی دارای ذخیره قندیست و ضمنا بوی معطری نیز دارد. یا زردالوانک گونه ای از زردالو که میوه اش نامرغوب و دارای هسته ای تلخ و ریزتر از انواع دیگر است مشمش کلیبی زردالوی دانه تلخ. یا زردالو غوله (زردالو غوره) زردالوی نارس اخکوک. یا زردالوی پیش رس گونه ای از زردالو که دارای میوه ای ریزه و نامرغوب است و میوه اش زودتر میرسد. یا زردالوی شکر پاره گونه زردالو که میشوه اش بسیار شیرین و درشت و معطر و در خراسان فراوان است
آلوده به گرد و غبار، غبارآلود
خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، ژیان، خشمن، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب، برای مثال یکی ببر دژآلود است در جنگ / که دارد از مصاف شیر نر ننگ (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۱۷)
بدخو، تندخو
بدخو، تندخو
دودآلوده، آلوده به دود، آمیخته به دود، تیره رنگ از دود
Smoggy
смоговый
neblig
туманний
mglisty
com névoa
nebbioso
con niebla
brumeux
mistig
berkabut
ملوث بالدخان
धुंआधार
מעושן